سلام برادر گرامي
متاسفانه اکنون شيعه مظلوم در مقام دفاع است و بلکه اين وهابي هاي عربستان و پاکستان و اردن هستند که بر عليه تهاجم مي کنند
مفتى أعظم عربستان شيخ عبد العزيز بن باز استفتاء شده: «من خلال معرفة
سماحتكم بتاريخ الرافضة ، ما هو موقفكم من مبدأ التقريب بين أهل السنة
وبينهم؟»
نظر شما نسبت به تقريب ميان شيعه و اهل سنت چيست؟
پاسخ داده:
التقريب
بين الرافضة وبين أهل السنّة غير ممكن لأنّ العقيدة مختلفة ... فلا يمكن
الجمع بينهما ، كما أنّه لا يمكن الجمع بين اليهود والنصارى والوثنيين
وأهل السنّة ، فكذلك لا يمكن التقريب بين الرافضة وبين أهل السنّة لاختلاف
العقيدة التي أوضحناها»(38).
تقريب ميان شيعه و اهل سنت
ممكن نيست زيرا عقائد اين دو باهمديگر سازگارى ندارد و همبستگى ميان آنان
امكان پذير نيست همانگونه كه نمى شود اهل سنت با يهود، نصارى و بت پرستان
در يك جا گرد هم جمع شوند، همچنين به خاطر اختلاف اعتقادى كه ميان شيعه و
اهل سنت هست، تقريب ميان آنان امكان پذير نيست.
و يا در
كتابى كه با حمايت حاكمان مكه و مدينه در همين سالهاى اخير به نام «مسألة
التقريب»(39) منتشر شد، اولين پيش شرط وحدت و تقريب با شيعه را إثبات
مسلمان بودن شيعه دانسته اند.
امريكا، يهود و شيعه دشمن مشترك اهل سنت
عبد
العزيز قارئ از علماى بزرگ مدينه منوره رسماً اعلام كرد كه ما امروز در
برابر دشمن مشتركى هستيم كه داراى سه زاويه مى باشد: امريكا، يهود وروافض
(شيعه) وحوادث عراق و لبنان ثابت كرد كه هدف اصلى اين دشمنان اهل سنت و
جماعت هستند و ما بايد در برابر اين دشمنان متحد باشيم.
تا
آن جا كه مى گويد: كسانى كه بر اين باور هستند كه اهل سنت داراى يك مذهب
هستند بايد تلاش كنند اعتقاد به مذاهب اربعه را از محدوده اهل سنت و جماعت
خارج كنند و گرنه اين مذاهب چهارگانه فقهى وسيله انحراف جامعه خواهد بود.
«نحن
الآن في زمن عصيب طوقنا العدو المشترك وهو ذو ثلاث شعب: اليهود، وامريكا،
والروافض، وهذا العدوّ نبت من أحداث العراق الجسام وما وقع فى لبنان أنّه
يستهدف أهل السنّة جميعاً على اختلاف مذاهبهم فهل يصحّ أن نتشاجر نحن أهل
الدائرة الواحدة المستهدفة ـ دائرة أهل السنّة والجماعة، ألاّ يجب أن
ننتكاتف ضدّ الأخطار التي تتهدّدنا جميعاً؟.
ـ إلى أن قال
ـ إنّ من يقول إنّ أهل السنّة والجماعة مذهب واحد يلزمه أن يخرج هذه
المذاهب الأربعة من دائرة أهل السنّة والجماعة، وهم فعلا يعتقدون ذلك
ويعتبرون تعدّد هذه المذاهب الفقهيّة مظهر انحراف»(40).
آيا اين فتاوى دور از شرع و عقل، در خدمت چه كسانى است؟
آيا از اين نظريه هاى بر گرفته از جهل و نادانى، چه افرادى بهره مى برند؟