باسلام دوست عزيز
چرا هنجارها بايد با عقايد افرادي مشخص و خاص تعريف شوند ؟ اگر از ديد عده ايي بي حجابي نوعي نا هنجاري به حساب مي آيد خوب از ديد کساني ديگر هم با حجابي نوعي نا هنجاري و نشان بردگي زن محصوب مشود، ولي چگونه است که بايد به عقايد کساني که موافق حجاب هستند احترام گذاشت ولي کساني که با حجاب موافقند بايد مزاحم ديگران بشوند و براي طرز لباس پوشيدن شخصي ديگري از هم نوع خود نسخه بپيچند به اين ميگويند فاشيسم ، يعني عقايد خود را بر ديگري تحميل کردن ، يعني فردي به بحانه بي هنجاري يا هر چيز ديگر عقايد خود را بر انسان ديگري که خود داري عقل و شعور و ادراک است تحميل کند و يا عقايد خود را برتر بداند و حق تصميم گيري براي وي را بگريد حتي در مورد ساده ترين چيز شخصي که حق لباس پوشيدن وي باشد، چرا ما نبايد گاهي به اين فکر کنيم شايد آن چيز که ما به آن عقيده دارم غلط است ؟ شايد ديگران درست ميگويند ، شايد واقعا آن طور هست که آنها ميگويند ، ما چه حقي داريم يک حقوقي را از بقييه بگيريم، شايد آنها ما را احمق فرض کنيم يا آنها ما را ، اما مسئله اينجاست که آنچه از نظر ما احمقانه است از نظر آنها احمقانه نيست و بلعکس ، حال اين دقيقا خود فاشيسم است که براي اعتقادات خود امتياز بيشتري خواستار باشيم ، متاسفانه فاشيسم از آنجا شکل ميگيرد که بعضي از افراد شايد بدون مشاهده و ارائه آمار معتبر همه دنيا را همفکر خود ميدانند و بدون اينکه تفکر کنند که در دنيا چه ميگذر راه خود را راه حقيقي و واقعي و صحيح مطلق ميدانند، و تصور ميکنند همه خوبان اين افکار را دوست دارد به جز يه عده اسرائيلي و آمريکايي خبيث از روي دشمني، ولي بايد بدانيم چون دايي، عمو ، برادرمان با ما همفکر هستند و اين افکار را تحسين ميکنند کل جامعه بشري سالم در دنيا هم موافق با ما هستند و مانند عمه و عمو فکر مکنند و بقيه دشمن هستند و ما به حرف جديدي رسيده ايم، اما واقيعت اين است که دنيا از اطراف و اطرافيان ما بسيار بزرگتر و وسيع تر از در دنياي امروز جمعيت زيادي از مردم بي خدا، بي دين، شک گرا، مسيحي، بودائي و الا آخر هستند و تمام اين عقايد هم دقيقا هماطور که ما فکر ميکنيم عقايد خود را کاملا قبول دارند و بهتر از بقيه ميدانند، حال آيا اين درسته که يک حکومت که داراي قدرت است فقط طرف يکي از اين عقايد را بگيرد و بقيه را سرکوب کند؟ پس حق بقيه چه ميشود ؟ حق آن کسي که آنچيزي که ما فساد ميدانيم را فساد نميداند چه ميشود ؟ آيا از نظر شما اين فاشيسم نيست ؟ اگر شاه آزادي هاي گروهي را ميگرفت خوب امروز ما آزادي گروه ديگر و بزرگتري را گرفته ايد. اين از فاشيسم حال شما هر چقدر هم که فکر کنيد درست ميگويد از ديد ديگران به چشم فاشيست ديده ميشويد، چون افکار ديگران را به شکلهاي مختلف مانند فاسد و غيره طبقه بندي ميکنيد.
و اينکه من فيلمي از اينترنت نديدم ولي با چشم خود ديده ام، متاسفاد فساد زير مجموعه ها انقدر زياد شده که خودمان باعث شديم باعث خنده غرب و شرق شويم به جاي رسيديم که مجري همين طرحي که ما آنرا فساد و ناهنجاري ميناميم را بايد در وضعيتي به مراتب بدتر دستگير کنند، بله سردار زارعي را ميگويم. و در انتها بايد بگوييم فاشيسم در دنياي امروز واقعا شرم آور است
دوست عزيز در آخر از اينکه وقت گذاشتيد و به نوشته کمي تند من پاسخ گفتيد از شما سپاسگزارم