سلام،خسته نباشيد
باعرض تسليت ايام فاطميه
لطفادرصورت امكان تصاويري ازهنر ايرانيان دربرگزاري ايام فاطميه وديگر مراسم سوگواري همچون تصاوير زيباي قبلي ارائه دهيد.
ياعلي - التماس دعا
سلام
سال نوي شما مبارك
ببخشيد كه دير خدمت رسيدم!
نمي دونم مطلب جديدتون انگليسيه كه من نميتونم بخونم!
باارزوي سلامتي !
باروني باشيد ياحق..................
بسم الله الرحمن الرحيم
اينجانب سيد رضا مختاري مسئول تربيتي يک دبيرستان هستم که وبلاگم را چند روزي ميشود تاسيس کرده ام . من از طريق مهند از بچه هاي وبلاگ عشاق الحسين ع با شما آشنا شدم . من به شما لينک دادم و خوشحال ميشوم بنده ي حقير را هم در ليست گرانبهاي خودتون جاي بدهيد .
التماس دعا
باسلام
مطلب جالبي بود .
صحراي غم گرفته ما را بهار نيست
با اين دل شکسته ما غمسار نيست
در کوچه باغ ديده ما آنچه ديده ايد
جز خاکدان محنت گرد و غبار نيست
آن ماهتاب شهر تماشاي من کجاست
اين شهر بي کرانه ولي شهريار نيست
اي يادگار حيدر کرار ما بيا
ما را به جز نگاه تو در انتظار نيست
سلام بزرگوار . از قدم رنجه و قلم رنجه تنون ممنون .
ضمنا نميدونم چرا به خاطر يك مشكل فني ! امروز يادداشت قبليم ( جمهوري ما ) در بدو ورود باز ميشد و قدم رنجه و قلم رنجه شما با اون صفحه مصادف شده . اگر وقت كرديد يادداشت آخرم (موج هايي كه در راهند )رو هم مطالعه بفرماييد .
ممنون .
سلام عليكم
ادينه بخير بسيار متين و به موقع مطلبتان را پست زدين موافقم ان شا الله در اينده با شما همفكري خواهم داشت موفق و مويد باشيد
سالهاي زيادي ست كه اين آموزه هاي غلط در ذهن ها نهادينه شده . اينكه مي گويم نهادينه به اين خاطر است كه مروج آن، جاهايي مثل خانوااده و مدرسه هستند . خود منسابقه ذهني طولاني از اين مسائل دارم .
اما چه بايد كرد ؟ چگونه مي توان دو كفه خوف و رجا را متعادل نمود ؟ واين همه سابقه خراب را كه قطعا به دست استعمار در ذهن شيعيان به وجود آمده را با چند سال كار متداوم بايد تغيير داد ؟ بهتر است از اين مسائل سخن بگوييم .
ماکه سالها بايد بگرديم تا بتونيم راهمون رو شايد پيدا کنيم
ولي قلم شيوا و رواني داريد
به کجا چنين شتابان....
سلام.
زيبا نوشتيد.اگه حاضر به تبادل لينک هستيد خبرم کنيد
هوالمحبوب
السلام عليک يا طبيب قلوبنا و حبيب قلوبنا يا مهدي
تو را غايب، ناميدهاند، چون «ظاهر» نيستي، نه اينکه«حاضر» نباشي.
«غيبت» به معناي «حاضر نبودن»، تهمت ناروائي است که به تو زدهاند و آنان که بر اين پندارند، فرق ميان «ظهور» و «حضور» را نميدانند، آمدنت که در انتظار آنيم به معناي «ظهور» است، نه «حضور» و دلشدگانت که هر صبح و شام تو را ميخوانند، ظهورت را از خدا ميطلبند نه حضورت را، وقتي ظاهر ميشوي، همه انگشت حيرت به دندان ميگزند با تعجب ميگويند که تو را پيش از اين هم ديدهاند. و راست ميگويند، چرا که تو در ميان ماهستي، زيرا امام مائي، جمعه که از راه ميرسد، صاحبدلان «دل» از دست ميدهند و قرار از کف مينهند و قافله دلهاي بيقرار روي به قبله ميکنند و آمدنت را به انتظار مينشينند...
و اينک اي قبله هر قافله و اي «شبروان را مشعل روشنايي» در آستانه آدينهاي ديگر با دلدادگان ديگري از خيل منتظرانت سرود انتظار را زمزمه ميکنيم...
اللهم عجل لوليك الفرج
يا علي